پس از مسجد سلیمان ، فرودگاه آبادان زایش دیگری برای صنعت نفت بود تا یاریگر راه اندازی بزرگ ترین پالایشگاه نفت جهان باشد ، فرودگاهی که با جابجایی کالا ، ادوات و گروه های مختلف خارجی و داخلی ، نقش بی بدیل نفت در توسعه این مرز و بوم را اثبات کرد و در کمترین زمان ممکن به فرودگاهی بین المللی تبدیل شد.
فرودگاه های نفت ، یکی پس از دیگری در مناطق نفتخیز جنوب پر می شد از هواپیماهایی که همه برای هدفی واحد اوج می گرفتند : توسعه صنعت نفت
با گذشت زمان خدمات هواپیمایی نفت افزایش یافت و بدنه غیر شرکتی را نیز در بر گرفت ، جابجایی بیماران ، پوشش سفرهای مقام های کشوری و لشکری و هر آنچه در این زمینه انجام می شود.
مسجد سلیمان ، اهواز ، آبادان ، گچساران ، آغاجاری ، جزیره خارگ ، بندر گناوه و ... مناطقی بودند که هواپیماهای نفتی پهنه باند آن ها را لمس می کرد و فرودگاه ها ، یکی در پی دیگری ، راه اندازی می شدند و همه این ها ، در نتیجه پرواز های ایمن و سالمی بود که بر فراز مناطق نفتخیز انجام می شد ، پرواز هایی که مستندات بسیاری ، آن ها را گواهی کرده اند.
در اوایل دهه 50 خورشیدی ، بیش از نیم قرن بود که پرواز های مطمئن ، بر فراز آسمان مناطق نفت خیز برقرار بود.
در آن هنگام اداره سرویس های هوایی شرکت سهامی خاص خدمات نفت ایران ، تنها 3 هواپیما در اختیار داشت ، 3 فروند فوکر ((فرند شیپ27)) که هر کدام 36 صندلی داشت و شرکت ، با هواپیمایی ملی ایران برای پرواز و تعمیر آن ها قرارداد بسته بود.
این هواپیما ها ویژه پرواز به مراکز اصلی مناطق نفتخیز بودند که هر بامداد ، کارکنان را به منطق مختلف می بردند و بعد از ظهر بر می گرداندند، همچنین بارهای فوری و فسادپذیر را نیز حمل می کردند که بیشتر به جزیره خارگ اختصاص داشت.
هواپیماهای فرند شیپ که به موتور توربینی ملخ دار مجهز بودند می توانستند در دمای بالا پرواز کنند و به سرویس کمتری نیاز داشتند. از این نوع هواپیماها در سراسر جهان برای موقعیت های متعدد استفاده های مختلف می شد. قابلیت برخاستن و شستم در فرودگاه های کوچک ، گردش و به حالت آزاد در آمدن و تا شدن صندلی ها تغییر کاربری آن برای حمل بار.
تا پیش از سال 1354 شمسی ، شرکت سهامی خاص خدمات نفت ایران 3 فروند هواپیما ((دی ها ویلند)) (نوعی هواپیمای یک موتوره که در ایران به ((تایگرموس)) مشهور بود) و توین آوتر در اختیار داشت که چهارمین فروند آن را نیز سفارش داده بود.
گنجایش توین آوتر 20 مسافر بود که ضمن اجرای برنامه های پروازی ، کار اصلی آن پشتیبانی عملیات فنی در مناطق دوردست بود ، هواپیماهایی که اداره حفاری شرکت ، بیشترین استفاده را از آن ها می کرد ؛ لبته 12 فروند ((هلی کوپتر)) هم در اختیار شرکت نفت بود که ناوگان هوایی این شرکت را تقویت می کرد و بیشتر برای بازرسی خطوط لوله نفت و حمل گروه های زمین شناسی ، نقشه برداری ، لرزه نگاری و حمل وسایل و ابزار در مواقع اضطراری به کار می رفت.
با توجه به آن که این هلی کوپتر ها ، اغلب به تعمیر احتیاج داشتند ، خلبانان شرکت که از هر نظر واجد شرایط بودند – خود ناگزیر به این امر مبادرت می کردند. از این رو ، کار آنان با عملیات خلبانان خطوط هوایی بازرگانی کاملا متفاوت و به مراتب دشوارتر بود.
صرف نظر از برنامه های بعدی ، سرویس های هواپیما ها با برگشت به فرودگاه آبادان هنگام غروب انجام می شد تا برای پرواز در روز های تعطیل و مواقع اضطراری آماده خدمت رسانی باشند.
یکی دیگر از بخش های بسیار مهم سرویس هوایی ، انبار داری بود ، چرا که در صورت فقدان لوازم یدکی ، ممکن بود هواپیماها زمین گیر شوند ، به همین دلیل همواره مقداری لوازم یدکی و سوخت و دیگر وسایل مختلف ویژه هواپیماها و بالگردها ، انبار می شد.
تاریخ خبر: 1387/01/01
|